وبلاگ شخصي غلام رضا سفيدگر
سربار دیگران شدن ممنوع(حکایت خوبان)
پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه واله فرمود: «الکاد علی عیاله کالمجاهد فیسبیلالله»
آن کس که در راه اداره عائله خودش زحمت میکشد، مثل کسی است که در راه خدا شمشیر میزند. (وسائل الشیعه، ج 12، ص 43)
پیامبر اسلام با هر نوع گداصفتی، کلاشی وکل بر مردم سخت مبارزه کرده است.
این جمله ی پیامبراکرم(صلی الله علیه واله) از متواترات است که آن حضرت فرمود: «ملعون من القی کله علی الناس» از رحمت خدا به دور است، آن کسی که سنگینی بار زندگی خودش را به دوش دیگران میاندازد. (همان، ص 18) (1)
____________________
1- شهید مطهری(رحمه الله)، مجموعه آثار، ج 21، ص 464
با دروغگو مشورت نکن!(چراغ راه)
امام علی(علیه السلام) میفرماید: با شخص دروغگو مشورت نکن، زیرا که او مانند سراب است، دور را بر تو نزدیک و نزدیک را بر تو دور میسازد. (و همواره در جهت مخالفت تو سیر میکند)(1)
_________________________________
1- غررالحکم، حرف لا، ش 199
ما تو را با چه زبانی به خدا گریه کنیم؟
***
زندهتر از تو کسی نیست چرا گریه کنیم
مرگمان باد و مباد آن که تو را گریه کنیم
هفت پشت عطش از نام زلالت لرزید
ما که باشیم که در سوگ شما گریه کنیم
رفتنت آینهی آمدنت بود ببخش
شب میلاد تو تلخ است که ما گریه کنیم
ما به جسم شهدا گریه نکردیم مگر
میتوانیم به جان شهدا گریه کنیم؟
گوش جان باز به فتوای تو داریم بگو
با چنین حال بمیریم و یا گریه کنیم؟
ای تو با لهجهی خورشید سراینده ما
ما تو را با چه زبانی به خدا گریه کنیم؟
آسمانا همه ابریم گره خورده به هم
صبر و حوصله، لازمه موفقیت سالک(سلوک عارفانه)
(بدان ای سالک راه خدا!) یکی از اموری که در توفیق یافتن انسان دخالت زیادی دارد و شرط موفقیت در کارها بالاخص در کارهای بزرگ است، حوصله و صبر زیاد است. کمحوصلگی و کمصبری مانع است که انسان در یک کار مفید که متناسب با استعداد اوست مداومت کند، همه ی کارها را ناقص میگذارد، و دائما از این شاخه به آن شاخه میپرد و از این کار به آن کار رو میآورد، و در نتیجه هیچ کاری را به طور کامل انجام نمیدهد. بسیاری افراد دیده شدهاند که استعداد یک کار علمی یا فنی و صنعتی یا ادبی و ذوقی را تا حد نبوغ دارند، ولی در اثر از این شاخه به آن شاخه پریدن و از این کار به آن کار روآوردن هیچ کار را به طور کامل انجام نمیدهند، و حال آنکه دیگری که نیمی از نبوغ و استعداد او را ندارد، مثلا در دوره ی مدرسه همیشه از او عقب بوده، در اثر مداومت و صبر و حوصله ی زیاد ترقی و پیشرفتی میکند که موجب اعجاب همگان واقع میگردد.(1)
ره توشهای از سیره معیشتی امام خمینی(رحمه الله)
آیت الله ابراهیم امینی
نوشتار حاضر که با موضوع «سیره امام خمینی(رحمه الله) در معیشت» از کتاب انضباط اقتصادی اثر آیت الله ابراهیم امینی انتخاب شده و در خبرگزاری حوزه انتشار یافته، به تبیین گوشههایی از سیره و منش امامخمینی(ره) در مسائل اقتصادی میپردازد.
***
* معلوم نیست فرش خانه امام زمان(علیه السلام) چگونه است
من از سال 1326 ش، با امام راحل آشنا شدم. شاگردشان بودم اما رابطه ی ما از رابطه ی شاگردی و استادی بیشتر بود و جنبه ی مراد و مریدی داشت. شدیدا به حضرت امام رحمتالله علیه علاقهمند بودم. به منزلشان رفت و آمد داشتم و با زندگی ایشان مأنوس بودم. امام راحل سالها در خانه اجارهای زندگی میکرد، بعدا دستور دادند ملکی را که از پدرِ بزرگوارشان به ارث برده بودند، فروختند و با پول آن خانهای را در شهر مقدس قم خریدند. منزل امام رحمتالله علیه در قم خانهای متوسط با مساحت 250 تا 300 متر، با خشت و گل بود. امام تا زمانی که در ایران تشریف داشتند، سالها در آنجا زندگی کردند. خانه معمولاً با فرشهای تمیز و زیبا و ساده و متوسط فرش میشد. امام سالها با همان فرشها زندگی کرد. از جهت خورد و خوراک، احساس من این بود که در زندگی شخصیاش صرفهجویی میکرد. بعد از تبعید ایشان به نجف، از دوستان مورد اطمینان با خبر شدم در نجف خانهای اجاره کرده که محلّ سکونتشان بود. آن منزل بنابر عرف علما، یک بیرونی داشت که از صد متر کمی بیشتر بود با چند اتاق و فرشهای قدیمی و زیلو و فرشهای کهنهای هم در اندرونی خانه پهن بود. نقل کردند: زمانی عدهای خدمت امام رحمتالله عرض کردند: اجازه بفرمایید فرشی برای قسمت بیرونی منزل تهیه کنیم. امام فرمود: لازم نیست. اصرار کردند؛ آقا فرمود: مگر من صدراعظم هستم که میخواهید منزل را اینگونه فرش کنید؟ عرض کردند: آقا! مقام شما بسیار بالاتر است. شما نایب امام زمان علیهالسلام هستید. امام فرمود: معلوم نیست فرش خانه امام زمان هم چگونه است که شما میخواهید زندگی من به عنوان آبروی امامزمان علیهالسلام چنین باشد.
تزکیه و خودسازی از نگاه امام خمینی(رحمه الله)
مجید پازوکی
امام خمینی(رحمه الله) به تنهایی یک ملت بود. ایشان در همه ابعاد خود را تا جایی رساند که بتواند مظاهر اسمای الهی باشد. او در همان حال که زاهد شب بود، شیر غران روز علیه مستکبران بود. عبد خالص و مخلص خدا، علامه ذوفنون، عارف سالک الیالله، مرجع و فقیه دین و دنیا، شجاع در میدان استکبارستیزی و ستمستیزی، پدری دلسوز و مهربان برای مستضعفان و پابرهنگان با صدها صفات الهی که خاص سابقون میادین تقوا و جهاد و اجتهاد و ویژه متقین کرام ابرار و عبادالرحمن است.
در مطلب حاضر به برخی تأکیدهای امام راحل در خصوص تهذیب نفس و خودسازی اشاره شده است.
اقدام و عمل در اقتصاد مقاومتی چرا و چگونه؟!
اگر اقتصاد مقاومتی به عنوان یک غایت و هدف مدنظر قرار میگیرد، در عرصه ی عینی زمانی تحقق خواهد یافت که همه ی شرایط تحقق یافته و موانع برطرف شود. در این میان عزم و اراده جدی برای عمل، مهمترین شرط تحقق است که شاید در اقتصاد مقاومتی هنوز تحقق نیافته است؛ از اینرو رهبر معظم انقلاب بر عنصر اقدام و عمل تأکید دارد. نویسنده در این مطلب با مراجعه به آموزههای وحیانی قرآن بر آن است تا چرایی ضرورت و لزوم عزم و اراده جدی و همت عالی را در تحقق اقتصاد مقاومتی تبیین کند.
ظهور جریان فراگیر انقلابی در کشور
رهبر معظم انقلاب در بیستوهفتمین سالگرد رحلت بنیانگذار جمهوری اسلامی تبیین کردند.
هرگاه انقلابی عمل کردیم، پیشرفت کردیم و هرگاه از انقلابیگری غفلت کردیم عقب ماندیم اگر به امریکا اعتماد کنید از آن سیلی میخورید...
در همين مذاكراتي كه با 1+5 داشتيم درسي بود كه اشتباه است فكر كنيم اگر ما تنازل نكنيم امريكا تنازل نخواهد كرد. جمهوري اسلامي تعهدهاي خود را انجام داده ولي طرف مقابل دبه ميكند، اين يك تجربه است.
به گزارش پايگاه اطلاعرساني دفتر مقام معظم رهبري، حضرت آيتالله خامنهاي رهبر معظم انقلاب اسلامي صبح جمعه در اجتماع عظيم و پرشكوه قشرهاي مختلف مردم در حرم مطهر امام خميني(رحمه الله)، امام راحل را شخصيت «مؤمن متعبد انقلابي» خواندند و با تأكيد بر ادامه راه «امام انقلابي ملت» به عنوان تنها راه پيشرفت و تحقق اهداف مردم و نظام، پنج شاخص مهم «انقلابيگري» را تبيين كردند و افزودند: بايد با استفاده از تجربه مذاكرات هستهاي يعني اثبات ضرورت بياعتمادي به امريكا، مسير حركت و پيشرفت كشور را ادامه داد. حضرت آيتالله خامنهاي در سخنان خود در مراسم بيست و هفتمين سالگرد ارتحال امام خميني تعبير «مؤمن متعبد انقلابي» را صفتي جامع براي امام راحل برشمردند و افزودند: امام بزرگوار،«مؤمن به خدا»، «مؤمن به مردم»، «مؤمن به هدف» و «مؤمن به راهي بود كه او را بهاين هدف ميرساند.»
ايشان در خصوص متعبد بودن امام(ره) خاطرنشان كردند:ايشان عبد صالح پروردگار و اهل خشوع، تضرع و دعا بود. رهبر انقلاب به ويژگي سوم امام(رحمه الله) اشاره كردند و گفتند: امام، «امام انقلابي» بود و همين صفت علت اصلي عصبانيت قدرتهاي مادي از ايشان است.
لزوم اجتناب از بخل(چراغ راه)
قال رسولالله(صلی الله علیه واله): «ایاکم و الشح، فانما هلک من کان قبلکم بالشح، امرهم بالکذب فکذبوا، و امرهم بالظلم فظلموا، و امرهم بالقطیعه فقطعوا»
رسول خدا(صلی الله علیه واله) فرمود: از بخل کنارهگیری کنید که پیشینیان شما به واسطه ی همین بخل نابود شدند، بخل آنان را واداشت تا دروغ بگویند، گفتند، و وا داشت تا ستم کنند، کردند، و واداشت تا از خویشاوندان خود دوری گزینند، کردند. (1)
___________________________________
1- خصال صدوق، باب الثلاثه، ح 234
شاخصهای تفکر و رفتار قارونی(پرسش و پاسخ)
پرسش:
از منظر قرآن، تفکر و رفتار قارونی چه ویژگیها و شاخصهایی دارد؟
پاسخ:
در دو بخش قبلی پاسخ به این سؤال به برخی ویژگیها و شاخصهای تفکر و رفتار قارونی شامل: قارون نماد دنیاپرستی، افکار باطل و رفتار نابهنجار قارون، غرور علمی و تکبر و استکبار اشاره کردیم. اینک در ادامه دنبال مطلب را پی میگیریم.
3- همکاری با دشمنان: از دیگر خصوصیات تفکری و رفتاری قارون همکاری با دشمنان بود. او هر چند از قوم یهود بود، ولی دشمنی بود که در میان یهودیان میزیست. وی از نظر فکری و رفتاری همانند فرعون و هامان بود. از این رو خداوند همه چیزهایی که به فرعون و هامان نسبت میدهد به قارون نیز نسبت میدهد. قارون همانند فرعون در برابر گفتمان حضرت موسی(ع) میایستاد و او را ساحر و کذاب میخواند، با فرعونیان به قتل کودکان یهود میپرداخت و با رژیم کودککش فرعونی همکاری میکرد و در تهاجم فرهنگی نیز چنان پیشگام بود که در استثمار جنسی زنان یهودی و به بیحیایی کشاندن آنان همکاری تنگاتنگ داشت. (غافر، آیات 23 تا 25)
4- تفاخر: از دیگر رفتارهای نابهنجار قارونی تفاخر او بود که ریشه در همان خود بزرگبینی و تکبر و غرور او داشت. او همیشه ثروت خویش را به نمایش میگذاشت تا فخر فروشد و دیگران را حقیر و پست بشمارد.
مردانی همیشه کلیدهای گنجینههای او را حمل میکردند و در کوی و برزن و بازار به نمایش میگذاشتند.
(قصص، آیات 76 و 77) شاید بتوان گفت که انسان اگر ثروتی داشته باشد و از آن به شکل تفاخرآمیزی استفاده نکند و یا به نمایش نگذارد کمتر آسیب میبیند و خشم خداوند را برمیانگیزد حتی اگر احسان نکند؛ زیرا کسی که تفاخر میکند کار زشت و نابهنجارش پیامدهای زشتتری را به دنبال دارد که شامل گرایش مردم به ثروتاندوزی، احساس حقارت و خود کمتر بینی، مسابقه در ثروتاندوزی و کسب ثروت از هر راه، الگو قرار گرفتن برای نوجوانان و جوانان جامعه و مانند آن میشود.
بنابراین هر چه موسی(ع) از آخرت میگفت و به آخرت دعوت میکرد، عمل قارونی، مردم را در عمل به دنیا و دنیاپرستی دعوت میکرد. اینگونه بود که گفتمان رفتاری وعملی قارون همه تلاشهای موسی(ع) را برای ایجاد گفتمان اسلامی تحتالشعاع قرار میداد و مردم آروز داشتند که قارون باشند و قارونی عمل کنند. (قصص، آیات 76 تا 79)
5- افتراء: قارون وقارونها به دلیل تکبر وغرور و مانند آن هرگز سخن دیگری را نمیپذیرند بهویژه اگر نقدی بر فکر و کارشان باشد. از این رو، در تقابل با گفتمان حق بر میآیند و موسی و موسائیان را دروغگو و خود را راست دین و راست گفتار و راست عقیده میشمارند و مدعی گفتار نیک وکردار نیک و پندار نیک برای خودشان هستند. اینان همچون فرعون مدعیاند که راه و روش آنها هدایتگر و درستتر است، چرا که قدرت و ثروت آنان خود شاهدی بر مدعایشان است. (غافر، آیات 23 و 24)
6- افزونطلبی: تفکر قارونی اصالت را به دنیا میدهد و خوشبختی و سعادت را در قدرت وثروت میداند. از این رو در کسب این امور اهل حرص و آز است و همواره میخواهد بر قدرت و ثروت خویش بیفزاید، لذا از بخشش ومشارکتدهی درثروت و قدرت ابا میورزد و به احتمال قدرتیابی و ثروتیابی دیگران به جنگ آنان میرود و هرگونه فکر و رفتار دیگر را در نطفه خفه میکند (قصص، آیات 76 و 77)
7- برتریجویی: از دیگر خصوصیات فکر ورفتار قارونی باید به برتری جویی و علو مرتبت دنیوی اشاره کرد. صاحبان اینگونه تفکر میخواهند همواره در زمین برترین باشند و گردنکشی کنند. (قصص، آیات 76 تا 83)
8- بیتقوایی: چنانکه که گفته شد، افکار و اندیشههای پلید و باطل ایشان رفتارشان را به سوی بیتقوایی سوق میدهد و هنجارشکنی ومخالفت علمی و عملی با ارزشها و کرامتها و فضایل در دستورکار آنها قرار میگیرد.
ادامه دارد